جستجو کردن
Close this search box.

سیاست‌نامه صنعت راهبردی ماشین‌سازی

تجربه کشورهای پیشرو صنعتی نشانگر آن است که توسعه صنعتی به معنای واقعی، بدون تقویت طراحی و ساخت داخل ماشین‌آلات مورد نیاز برای خطوط تولید صنایع اولویت‌دار محقق نشده است. باید توجه داشت که توسعه صنعتی مفهومی فراتر از کارخانه‌داری است. بسیاری از کشورها از جمله کشور ما به توسعه صنعتی در پایین‌ترین سطح آن یعنی کارخانه‌داری پرداخته‌اند که به معنی وابستگی دائمی به خرید تجهیزات و ماشین‌آلات از خارج و صرفاً اپراتوری تولید است.

صنعت ماشین‌سازی یکی از اولویت‌های صنعتی اغلب کشورهای پیشرفته است که توسعه آن ارزش‌افزوده بالا، مزیت‌های رقابتی و درآمدهای صادراتی مناسبی برای آن‌ها به ارمغان آورده است. این صنعت به عنوان پیشران صنایع دیگری چون راه و شهرسازی، کشاورزی و صنایع معدنی و شیمیایی ایفای نقش کرده و تمام صنایع، به‌نوعی مشتریان محصولات تولیدی این حوزه محسوب می‌شوند. از این رو توسعه پایدار و متوازن در شاخه‌های مختلف صنعتی نیازمند رویکرد توسعه‌ای، حمایتی و پویا به صنعت ماشین‌سازی است.

در کشور ما علی‌رغم وجود ظرفیت‌های مطلوب از جمله فعالیت بیش از 1200 شرکت دانش‌بنیان در حوزه ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی و نیز پتانسیل ساخت بسیاری از ماشین‌آلات در داخل کشور، در حال حاضر موانع و چالش‌های مختلفی در برابر رشد این صنعت وجود دارد. شرایط تحریمی کشور، اهمیت توسعه این صنعت راهبردی را دو چندان کرده است. توسعه این صنعت مستلزم اصلاح قوانین نامطلوب پیشین و تدوین قوانین مفید جدید با هدف رفع موانع تولید و رقابت است. متأسفانه صنعت ماشین‌سازی، علی‌رغم اهمیت راهبردی آن، طی سالیان متمادی از سوی سیاست‌گذاران صنعت کشور مورد کم‌توجهی قرار گرفته است.

بررسی روند واردات ماشین‌آلات به کشور در سال‌های گذشته نیز نشان‌دهنده این واقعیت است که با وجود فشارهای تحریمی و مشکلات ارزی، در فاصله سال‌های 98-1395 در مجموع بیش از 13 میلیارد دلار ماشین‌آلات خطوط تولید وارد کشور شده است که این رقم با اضافه شدن واردات اجزا و قطعات صنعتی، به‌مراتب عدد بزرگ‌تری خواهد شد؛ به عبارت دیگر همواره و به طور متوسط 15 تا 20 درصد کل واردات سالیانه کشور به این حوزه اختصاص می‌یابد.

توسعه صنعت ماشین‌سازی، ضمن کاهش هزینه‌های ارزی مورد نیاز توسعه سایر صنایع، اشتغال‌زایی بالای نیروی کار تحصیل‌کرده را به همراه خواهد داشت که به‌مراتب بیشتر از فرصت‌های اشتغال برای این قشر در بخش تولید محصولات نهایی است. به بیان دیگر، در صورت خرید ماشین‌آلات خطوط تولید از خارج، اصلی‌ترین بخش مبتنی بر دانش و فناوری در زنجیره ارزش صنایع کشور نیز از خارج تأمین می‌شود و در نتیجه اصلی‌ترین فرصت‌های اشتغال برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به ویژه مهندسان از بین می‌رود.

توسعه صنعت ماشین‌سازی و ساخت داخل تجهیزات صنعتی نیازمند بازارهای داخلی است تا به عنوان سکوی پرش به بازارهای صادراتی از آن بهره‌مند شود. از این رو اغلب کشورهای توانمند در صنعت ماشین‌سازی، این صنعت را در زنجیره ارزش صنایع اولویت‌دار خود تعریف می‌کنند. به عنوان مثال، وجود صنایع عظیم بالادستی پتروشیمی در ایران می‌تواند به عنوان محرک برای توسعه صنعت ماشین‌سازی در بخش پایین‌دستی آن عمل کند. برای تبدیل این صنعت به یک بخش اثرگذار در اقتصاد کشور لازم است برنامه‌های توسعه‌ای با متولی و منابع مشخص، طراحی و پیاده‌سازی شود.

بررسی روند واردات ماشین‌آلات به کشور در سال‌های گذشته نیز نشان‌دهنده این واقعیت است که با وجود فشارهای تحریمی و مشکلات ارزی، در فاصله سال‌های 98-1395 در مجموع بیش از 13 میلیارد دلار ماشین‌آلات خطوط تولید وارد کشور شده است که این رقم با اضافه شدن واردات اجزا و قطعات صنعتی، به‌مراتب عدد بزرگ‌تری خواهد شد؛ به عبارت دیگر همواره و به طور متوسط 15 تا 20 درصد کل واردات سالیانه کشور به این حوزه اختصاص می‌یابد.

توسعه صنعت ماشین‌سازی، ضمن کاهش هزینه‌های ارزی مورد نیاز توسعه سایر صنایع، اشتغال‌زایی بالای نیروی کار تحصیل‌کرده را به همراه خواهد داشت که به‌مراتب بیشتر از فرصت‌های اشتغال برای این قشر در بخش تولید محصولات نهایی است. به بیان دیگر، در صورت خرید ماشین‌آلات خطوط تولید از خارج، اصلی‌ترین بخش مبتنی بر دانش و فناوری در زنجیره ارزش صنایع کشور نیز از خارج تأمین می‌شود و در نتیجه اصلی‌ترین فرصت‌های اشتغال برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی به ویژه مهندسان از بین می‌رود.

توسعه صنعت ماشین‌سازی و ساخت داخل تجهیزات صنعتی نیازمند بازارهای داخلی است تا به عنوان سکوی پرش به بازارهای صادراتی از آن بهره‌مند شود. از این رو اغلب کشورهای توانمند در صنعت ماشین‌سازی، این صنعت را در زنجیره ارزش صنایع اولویت‌دار خود تعریف می‌کنند. به عنوان مثال، وجود صنایع عظیم بالادستی پتروشیمی در ایران می‌تواند به عنوان محرک برای توسعه صنعت ماشین‌سازی در بخش پایین‌دستی آن عمل کند. برای تبدیل این صنعت به یک بخش اثرگذار در اقتصاد کشور لازم است برنامه‌های توسعه‌ای با متولی و منابع مشخص، طراحی و پیاده‌سازی شود.

تاریخچه سیاست‎گذاری در صنعت ماشین‎سازی

بررسی روند قانون‎گذاری و استفاده از ابزارهای سیاست‎گذاری حاکی از این موضوع است که با گذشت زمان، از اهمیت صنعت ماشین‌سازی در برنامه‌های کشور کاسته شده است. به عبارت دیگر با ادغام وزارتخانه‌های صنایع و صنایع سنگین در سال 1373، موارد حمایت مرتبط با صنعت ماشین‌سازی به تدریج کم‌رنگ‌تر شد‌ه‌اند، تا جایی که قوانین پسین، موضعی تضعیف‌کننده نسبت به صنعت ماشین‌سازی داخلی پیدا کرده‌اند.

همچنین با تصویب موردی قوانین حمایتی نسبت به صنعت ماشین‌سازی در برنامه‌های توسعه پنج‌ساله، قوانین متعارض و تضعیف‌کننده صنعت ماشین‌سازی نیز کماکان در حال اجرا بوده‌اند. برای مثال حتی در برنامه اول توسعه که بیشترین موضع حمایتی را در جنبه‌های مختلف (تأمین ارز، قوانین گمرکی و همچنین واگذاری پروژه‌ها به پیمانکاران خارجی) نسبت به صنعت ماشین‌سازی داشته است، قانون معافیت ماشین‌آلات از پرداخت حقوق گمرکی و سود بازرگانی (مصوب 24/02/1359 شورای انقلاب جمهوری اسلامی ایران) همچنان معتبر و در حال اجرا است.

ریل‎گذاری‎های ناصحیح در مسیر توسعه این صنعت در طی سالیان متمادی باعث گردیده است که صنعت ‎ماشین‎سازی کشور، علاوه بر وابستگی به واردات، عدم توسعه فناورانه و همچنین از دست دادن توان رقابت با رقبای خارجی، از امکان پاسخگویی به نیازهای داخلی نیز محروم گردد.به عبارت دیگر، در طول دهه‌های اخیر هیچ قانون یا دستور‌العمل تخصصی که موضوع محوری آن حمایت از صنعت ماشین‌سازی و ساخت تجهیزات صنعتی در کشور باشد، تصویب و اجرا نشده است.

وضع موجود

بررسی میزان واردات ماشین‌آلات و همچنین اجزاء و قطعات مرتبط با این صنعت، به منظور تعیین اولویت‌های اصلی، رفع گلوگاه‌ها و همچنین اطلاع از نیازهای اصلی کشور امری ضروری است. از این رو با بررسی اطلاعات و آمار منتشرشده از سوی گمرک جمهوری اسلامی ایران، عمده واردات ماشین‌آلات و گروه‌های مرتبط با این بخش، ذیل کد تعرفه‌های فصل‌های 84، 85 و 90 تعریف شده‌اند. فصل 84 به صورت “رآکتورهای هسته‌ای، دیگ‌های بخار و آبگرم، ماشین‌آلات و وسایل مکانیکی، اجزاء و قطعات آن‌ها” و فصل 85 با عنوان “ماشین‌آلات و دستگاه‌های برقی و اجزاء و قطعات آن‌ها؛ دستگاه‌های ضبط و پخش صوت، دستگاه‌های ضبط و پخش صوت و تصویر تلویزیونی” طیف وسیعی از ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی را در کنار اقلام مصرفی و لوازم‌خانگی شامل می‌شود. فصل 90 نیز با عنوان “آلات و دستگاه‌های اپتیک، عکاسی، سینماتوگرافی، سنجش، کنترل، دقت‎سنجی؛ آلات و دستگاه‌های طبی جراحی؛ اجزاء و قطعات و متفرعات آن‌ها” سهم کوچکی از ماشین‌آلات را در خود جای داده است. لذا تمرکز مطالعات انجام شده بر فصل‌های 84 و 85 معطوف شده است.

نهادهای اثرگذار بر صنعت ماشین‎سازی

با توجه به دامنه وسیع صنعت ماشین‎سازی به عنوان تامین‌کننده ماشین‌آلات مورد نیاز سایر صنایع، نقش‎آفرینی و ورود نهادهای سیاست‎گذار و دستگاه‎های اجرایی در این حوزه اجتناب‌ناپذیر است. اما در عمل و به عنوان نقش‎آفرین اصلی در این صنعت، وزارت صنعت، معدان و تجارت (صمت) و به طور خاص مرکز ساخت داخل، صنايع ماشين‌‌سازي و تجهيزات این وزارتخانه، تنها مجموعه در بدنه‌یِ دولت است که وظیفه سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری در حوزه ماشین‌آلات صنعتی را بر عهده دارد و مهم‌ترین وظایف آن عبارتند از : تهیه و پیشنهاد لوایح، مشارکت در تهیه و تدوین مقررات صادرات و واردات ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی، مشارکت در تعیین تعرفه‌های گمرکی و صدور مجوز ورود و ترخیص و نظارت بر اقلام و تجهیزات وارداتی؛

چالش‌های توسعه صنعت ماشین‌سازی از منظر سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کلان

نبود یک نهاد خاص به عنوان متولی اصلی این صنعت که مسئول سیاست‌گذاری، تبیین اولویت‌ها و نظارت بر عملکرد سایر نهادها و دستگاه‌های مرتبط با این صنعت هستند، باعث گردیده تا کشور، سیاست صنعتی مشخصی در این حوزه راهبردی نداشته باشد و در عمل تنها سیاست غیررسمی کشور، حمایت از واردات ماشین‌آلات با توجیه حمایت از تولید بوده که نتیجه آن تضعیف مستمر صنعت ماشین‌سازی در کشور بوده است. در این بخش، مهم‌ترین آسیب‌های موجود در لایه سیاست‌گذاری و تنظیم‌گری صنعت ماشین‌سازی که غالباً بر عهده وزارت صمت است، مورد بررسی قرار می‌گیرد.

صنعت ماشین‌سازی در وزارت صمت تحت‌الشعاع صنایع دیگر بوده و به عنوان یک اولویت راهبردی به آن پرداخته نمی‌شود؛ بنابراین، کشور برنامه‌ای ملی برای حمایت از توسعه این رشته صنعت کلیدی ندارد. این در حالی است که کشورهای صنعتی پیشرو در دنیا، برای توسعه صنعت ماشین‌سازی اقدام به تدوین برنامه‎ای در سطح ملی کرده اند که "برنامه کالاهای سرمایه‎ای هند 2016" نمونه‎ای از آن است. عدم اعتقاد بخشی از مدیران وزارت صمت به سیاست‌گذاری و اولویت‌گذاری صنعتی نیز از دیگر عوامل اثرگذار در این حوزه است.

نقش تشکل‌های غیردولتی در کشورهای پیشرو در این صنعت، بسیار پررنگ است. برای نمونه در آلمان انجمن ماشین‌سازان (VDMA)، تمام اختیارات یک وزارتخانه را از سیاست‌گذاری و تعیین تعرفه تا اعمال حمایت‌های دولتی در اختیار دارد. این در حالی است که در ایران دستگاه‌های دولتی مسئول، تشکل‌های غیردولتی مثل انجمن‌های صنعتی و اتحادیه‌های صنفی را حائز صلاحیت برای ورود به امر سیاست‌گذاری نمی‎دانند. از طرفی تشکل‌های صنعتی و صنفی اغلب در طول زمان به تسخیر تجار و واردکنندگان درآمده‌ و از شرکت‌های تولیدی و صنعتیِ داخلی خالی شده‌اند؛ چرا که واردکنندگان اغلب از نظر مالی و نقدینگی وضعیت مناسب‌تری نسبت به تولیدکنندگان دارند و لذا جایگاه بهتری را در انجمن‌ها پیدا می‌کنند. در این زمینه لازم است ضمن اصلاح قوانین، از ورود شرکت‌های غیر تولیدی به انجمن‌های صنعتی ممانعت به عمل آید. در این زمینه باید دستورالعملی برای نحوه فعالیت و نقش‌آفرینی انجمن‌ها و اتحادیه‌های صنعتی تهیه شود و شرایط لازم برای تفویض نقش از طرف دولت (وزارت صمت) به انجمن‌ها شفاف شود.

به‌رغم شعارهای همیشگی پیرامون حمایت از تولید داخل و حتی تدوین قوانین حمایتی از صنعت، معمولاً این قوانین در عمل از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نبوده و بیشتر در حد توصیه باقی می‌مانند چراکه سازوکارها و آیین‌نامه‌های اجرایی شفاف برای آن‌ها طراحی نمی‌شود. به عنوان مثال تعهدات مطرح در قانون هدفمندی یارانه‌ها برای حمایت از صنعت در دولت‌های اخیر (نهم تا دوازدهم) هرگز به مرحله عمل نرسیده‌اند. در مورد صنعت ماشین‌سازی به طور خاص، حتی سیاست‌های تضعیف‌کننده‌یِ صنایع داخلی به ویژه در زمینه معافیت از تعرفه واردات و حمایت‌های تسهیلاتی از واردات نیز صورت گرفته است.

مدیران مرتبط با این صنعت در نهادهای سیاست‌گذار، به علت مشغله‌های روزمره‌یِ غالباً مرتبط با شرکت‌های دولتی، در اغلب موارد این فرصت را ندارند که به‌مثابه یک دفتر سیاست‌گذاری عمل کنند. از نگاه صاحب‌نظران، قبل از ادغام وزارت صنایع سنگین با وزارت صنایع و معادن در دهه 70 شمسی، توجه بیشتری به صنعت ماشین‌سازی به ویژه در حوزه طراحی و مهندسی می‌شد که پس از آن، صنعت ماشین‌سازی در حاشیه قرار گرفت و وزارت صمت صرفاً به پرداختن به امور روزمره و اداری همچون بررسی درخواست‌ها بسنده می‌کند.

در مواردی که قوانین امیدبخشی مثل قانون حداکثر استفاده از توان داخل برای حمایت از صنایع داخلی تدوین و تصویب می‌شود، باید ابزارهای حمایتی و تنبیهی لازم در اختیار دستگاه‌های درگیر در اجرای این قوانین قرار گیرد تا بتوانند در عمل این قوانین را پیاده کنند؛ اما در اغلب موارد چنین ابزارهایی وجود ندارد و یا با ابزارهای معارضِ قوی‌تر خنثی می‌شود. مثلاً برای اجرای قانون حداکثر استفاده از توان داخل، وقتی بخش مسئول در وزارت صمت، سرمایه‌گذاران را از واردات ماشین‌آلات دارای مشابه داخلی منع نموده و به سمت خرید از داخل سوق می‌دهد، صندوق توسعه ملی، تسهیلات لازم را در اختیار سرمایه‌گذاران برای خرید ماشین‌آلات داخلی قرار نمی‌دهد چرا که سرمایه‌گذاران اجازه تبدیل تسهیلات ارزی این صندوق به ریال را ندارند.

بازار 80 میلیونی کشور اگرچه برای بسیاری از کالاهای مصرفی بازار خوبی است و تا سال‌ها می‌تواند کشش بازار کافی برای صنایع تولیدی را فراهم آورد، اما در مورد کالاهای سرمایه‌ای به ویژه ماشین‌آلات صنعتی پیشرفته، این بازار از اندازه کافی برای رشد مستمر صنایع ماشین‌سازی برخوردار نیست و بدون رویکرد ورود به بازارهای جهانی، شرکت‌های ماشین‌سازی دیر یا زود به بن‌بست خواهند رسید. از همین رو لازم است تا ضمن حمایت از رویکرد صادرات‌محور در تولیدات این حوزه، به پیگیری امور مرتبط با الزامات ورود به بازارهای بین‌المللی اعم از سازوکارهای مالی، استانداردها، تضامین و شبکه خدمات پس از فروش پرداخته شود.

امروزه معدود شرکت‌های ایرانی که انگیزه و توان صادرات دارند، به دلیل موانع سیاسی بین‌المللی با مشکلات زیادی در تعاملات خود با خارج مواجه هستند. مشکل انتقال پول، عدم تأمین به موقع قطعات لازم برای پاسخ دادن به سفارش‌های بین‌المللی و ترس شرکت‌های معتبر خارجی برای همکاری با شرکت‌های ایرانی در زمینه تولید مشترک و یا اخذ نمایندگی از جمله این مشکلات است.

یکی از تلاش‌های دولت‌ها همواره این بوده است که بتوانند از سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و یا تأمین مالی (فاینانس) خارجی برای توسعه صنعت استفاده کنند اما روی دیگر سکه فاینانس خارجی، تأمین بخش عمده ماشین‌آلات و تجهیزات از کشور تأمین‌کننده فاینانس است که این به ضرر صنایع ماشین‌ساز و تجهیزات‌ساز داخلی است. با توجه به مشکلات کشور در زمینه جذب سرمایه‌گذاری بین‌المللی در شرایط تحریم و اشتیاق مدیران به جذب سرمایه‌های خارجی، معمولاً طرف سرمایه‌گذار خارجی در تعیین شرایط اعطای فاینانس دست بالاتری دارد و غالباً یکی از خواسته‌ها، خرید کلیه ماشین‌آلات از کشور تأمین‌کننده فاینانس است.

یکی از مشکلات تولیدکنندگان در دهه‌های اخیر برای رقابت با شرکت‌های ماشین‌ساز خارجی، پایین نگه‌داشتن مصنوعی نرخ ارز توسط دولت بوده است. هزینه‌های ریالیِ تولید شرکت‌های داخلی اعم از حقوق نیروی انسانی، مواد اولیه و عوارض تولید و در نتیجه قیمت تولیدات داخلی همواره در حال افزایش بوده است در حالی که با ثبات مصنوعی نرخ ارز، قیمت ماشین‌آلات خارجی ثابت مانده است. حتی در اختصاص ارز دولتی هم بازی به نفع واردکنندگان تمام شده و واردات ماشین‌آلات معمولاً مشمول ارز با نرخ دولتی شده‌اند؛ در حالی تولیدکنندگان داخلی برای واردات قطعات مورد نیاز از ارز آزاد استفاده کرده‌اند. در چند سال اخیر، افزایش نرخ ارز و واقعی شدن آن، جان تازه‌ای به شرکت‌های ماشین‌ساز کشور بخشیده است.

سیاست‌گذاری و مدیریت صحیح یک حوزه صنعتی در کشور بدون داشتن اطلاعات کافی از حجم و محتوای واردات کالاهای مرتبط با آن حوزه امکان‌پذیر نیست؛ چرا که یکی از بهترین منابع برای برآورد حجم تقاضای کشور به یک کالای مشخص، آماری است که در گمرکات کشور ثبت می‌شود. متأسفانه آماری که از میزان واردات ماشین‌آلات صنعتی توسط گمرک ارائه می‌شود، از دقت لازم برخوردار نیست و تفکیک درستی از انواع ماشین‌آلات در آن وجود ندارد؛ چرا که کدهای تعیین‌شده برای ماشین‌آلات کلی است و بیشتر واردات ماشین‌آلات ذیل عنوان "سایر" وارد می‌شود؛ فلذا با توجه به آن‌ها نمی‌توان برنامه‌ریزی درستی برای تولید اقلام پرکاربرد در داخل کشور بعمل آورد.

بیش از 4 میلیارد دلار از اعتبارات صندوق توسعه ملی در سال 1397 به حوزه‌هایی همچون پتروشیمی، صنعت و معدن، نیروگاه، فولاد، نفت و گاز و پالایشگاه تخصیص یافته است و اغلب این حوزه‌ها، به تأمین ماشین‌آلات خود از خارج از کشور با استفاده از این اعتبارات پرداخته‌اند. از طرفی تلاقی اطلاعات موجود از مصرف این اعتبارات با حجم بالای معافیت‌های گمرکی ذیل بند «غ» نشان‌دهنده آن است که اعتبارات صرفاً منجر به واردات ماشین‌آلات بدون پرداخت عوارض گمرکی شده‌اند، در حالی که برای حمایت از تولیدات داخل، منابعی تعریف نشده است. می‌توان گفت متأسفانه صندوق توسعه ملی به نهادی برای حمایت از صنایع سایر کشورها مثل چین و کره جنوبی و در عین حال به مانعی برای توسعه صنعت ماشین‌سازی داخلی تبدیل شده است!

پیشنهادهایی برای دولت سیزدهم برای توسعه صنعت راهبردی ماشین‌سازی

با توجه به آسیب‎شناسی صورت گرفته و مطالعات تطبیقی انجام شده، در ادامه پیشنهادهایی در سرفصل‌های ذکر شده در ادامه ارائه شده است. امید است با اتخاذ سیاست‌های درست و راهکارهای اثربخش توسط دولت جدید، شاهد رشد ج.ا. ایران در صنعت مادر و راهبردی ماشین‌سازی باشیم. این پیشنهادها حاصل مطالعات کارشناسی انجام شده در پژوهشکده مطالعات فناوری از سال 1399-1396 و جلسات متعدد برگزار شده با حضور فعالان صنعت ماشین‌سازی در قالب “اتاق فکر و اقدام صنعت ماشین‌سازی (افکام)” در طول دو سال گذشته است. این اتاق فکر شامل نمایندگان هفت انجمن صنعتی تخصصی ماشین‎سازی از جمله ستصا، استصنا، ماشین‎سازان صنایع غذایی، پلیمری و نساجی و انجمن مهندسی ساخت و تولید و کارشناسان وزارت صمت، معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مرکز پژوهش‌های مجلس و سایر نهادهای مرتبط است.

  • سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی کلان
  • اصلاح قوانین و مقررات تضعیف‌کننده
  • نهادسازی تخصصی
  • راهکارهای تأمین مالی
  • توسعه زیرساخت‌های یکپارچه اطلاعاتی از توانمندی‌های داخلی و نیازهای کشور
  • اصلاح نظام واردات کشور در حوزه صنعت ماشین‌سازی
  • توسعه فناوری و تربیت نیروی انسانی
  • حمایت از صادرات

فرم درخواست گزارش

برای دریافت فایل کامل گزارش فرم زیر را تکمیل نمایید.

درخواست شما با موفقیت ارسال شد.