سیاستنامه چالشهای نظام بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی در ایران و پیشنهادهای برای اصلاح و بهبود آن
توسعه کشاورزی مکانیزه و مبتنی بر فناوری در چند دههی اخیر، ارتقای بهرهوری تولید، افزایش میزان برداشت محصول در واحد سطح و کاهش هدر رفت محصولات را در دنیا به همراه داشته است. از این همواره کشورها به دنبال ارتقای بخش کشاورزی خود به کشاورزی فناوری محور و مبتنی بر ماشین هستند. روند افزایش جمعیت جهان و توجه به مقوله امنیت غذایی نیز توجه به توسعه مکانیزاسیون کشاورزی را به یکی از اولویتهای اصلی کشورها تبدیل کرده است. پیش از این تصور بر این بود که کشورهایی که دارای زمینهای کشاورزی کوچکمقیاس هستند قادر به توسعه کشاورزی مکانیزه نخواهند بود و مکانیزاسیون کشاورزی صرفاً در مقیاس بزرگ قابل توسعه است؛ اما در سالیان اخیر با تغییر رویکرد توسعهدهندگان ماشینهای کشاورزی به طراحی و تولید ماشینهای مناسب زمینهای با مساحت کم، توسعه کشاورزی مکانیزه تقریباً به فهرست برنامههای ملی همه کشورها افزوده شده است.
نظامهای بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات، سازوکارهای اصلی بهکارگیری ماشینآلات در کشاورزی مکانیزه در کشورها هستند و بیانگر نوع و شکل رابطه انسان با زمین زراعی، ماشینها، ادوات و تجهیزات و سایر عوامل تولیدند. توجه به شیوه بهکارگیری ماشینها، ادوات و تجهیزات زراعی تأثیر شگرفی بر میزان بهرهوری تولید، کیفیت محصولات برداشتشده و هزینههای تولید دارد. یکی از نتایج جالب توجه حاصل از مطالعات تطبیقی کشورهای ژاپن و هند به عنوان بخشی از پژوهشی که با عنوان «توسعه مکانیزاسیون کشاورزی» در سالهای 1402-1401 در پژوهشکده مطالعات فناوری انجام شد، تفاوت جدی نظام بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی در این دو کشور با ایران است.
کشور ما با رویکردی متفاوت از روند کشورهای پیشرو و توسعهیافته در زمینه کشاورزی، الگوی بهرهبرداری «هر کشاورز، یک ماشین» را در زمینههایی چون تراکتور و کمباین در پیش گرفته است که حاصل آن صفهای طولانی خرید تراکتور، عدم همخوانی قیمت تراکتور در بازار آزاد با قیمت توزیع یارانهای و میانگین سنی بالای ماشینهای کشاورزی به علت کُندی روند نوسازی بوده است. این در حالی است که در سایر کشورها، رویکردهای نوین، با بهرهوری بالا و متناسب با شرایط زمینهای بخش کشاورزی اتخاذ شده است. برای نمونه یکی از الگوهای رایج در بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای پاسخ به نیاز کشاورزی به ماشینها و تجهیزات کشاورزی گرانقیمت، ایجاد بازیگران جدید با هدف «ارایه خدمات کشاورزی به جای فروش ماشینآلات» و «بهرهبرداری سفارشی از ماشینها و ادوات کشاورزی» بوده است.
در این نوشتار تلاش شده است در قالب سیاستنامهای، ضمن بررسی چالشهای نظام بهرهبرداری فعلی رایج در ایران، تجارب سایر کشورها در خصوص بهرهگیری بهینه از ماشینها و تجهیزات مکانیزاسیون کشاورزی بررسی شده و نکات درسآموز آنها برای یادگیری ارایه شود و ضمن مقایسه الگوهای مختلف مورد استفاده در جهان، پیشنهادهای سیاستی برای اصلاح و بهبود نظام بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی ایران ارایه شود.
کشور ما با رویکردی متفاوت از روند کشورهای پیشرو و توسعهیافته در زمینه کشاورزی، الگوی بهرهبرداری «هر کشاورز، یک ماشین» را در زمینههایی چون تراکتور و کمباین در پیش گرفته است که حاصل آن صفهای طولانی خرید تراکتور، عدم همخوانی قیمت تراکتور در بازار آزاد با قیمت توزیع یارانهای و میانگین سنی بالای ماشینهای کشاورزی به علت کُندی روند نوسازی بوده است. این در حالی است که در سایر کشورها، رویکردهای نوین، با بهرهوری بالا و متناسب با شرایط زمینهای بخش کشاورزی اتخاذ شده است. برای نمونه یکی از الگوهای رایج در بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای پاسخ به نیاز کشاورزی به ماشینها و تجهیزات کشاورزی گرانقیمت، ایجاد بازیگران جدید با هدف «ارایه خدمات کشاورزی به جای فروش ماشینآلات» و «بهرهبرداری سفارشی از ماشینها و ادوات کشاورزی» بوده است.
در این نوشتار تلاش شده است در قالب سیاستنامهای، ضمن بررسی چالشهای نظام بهرهبرداری فعلی رایج در ایران، تجارب سایر کشورها در خصوص بهرهگیری بهینه از ماشینها و تجهیزات مکانیزاسیون کشاورزی بررسی شده و نکات درسآموز آنها برای یادگیری ارایه شود و ضمن مقایسه الگوهای مختلف مورد استفاده در جهان، پیشنهادهای سیاستی برای اصلاح و بهبود نظام بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی ایران ارایه شود.
وضعیت موجود کشور از نظر نظامهای بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی
انواع بازیگران فعال در زمینه بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی در کشور را میتوان در ذیل چهار دسته کلی طبقهبندی نمود:
- کشاورزان منفرد
- ۱۵۰۰ شرکت تعاونی تولید روستایی که از این بین حدود ۲۳۰ شرکت، دارای واحد خدمات مکانیزاسیون هستند
- ۳۲ شرکت سهامی زراعی که در ۱۵ استان کشور فعالیت میکنند.
- ۱۰ واحد کشت و صنعت بزرگ.
در حال حاضر در کشور سه الگوی متفاوت برای بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات مکانیزاسیون کشاورزی وجود دارد:
- نظام بهرهبرداری دهقانی و سنتی: این مورد بیشتر در قالب خرده دهقانی بوده و معمولاً معطوف به واحدهای زیر ده هکتار است که خود کشاورز یا زارع در مزرعه خودش کار میکند. در حال حاضر 7/86 درصد از بهرهبرداری بخش کشاورزی شامل همین واحدهای زیر ده هکتار هست. نکته جالب توجه این هست که 52 درصد از این 7/86 درصد زیر دو هکتار است. نکته مهمتر آنکه این دو هکتار نیز در بسیاری موارد در قطعات مختلف پراکنده هستند. در اکثر واحدهای بهرهبرداری که کشاورز خودش مالک دستگاه و تراکتور است معمولاً به خوبی نمیتواند بهرهبرداری از آن تراکتور را به خوبی مدیریت کند. چون یک کارشناس مکانیزاسیون نیست و معمولاً خیلی وقتی از ادوات و دنبالهبندهای مناسب برای کشت خود استفاده نمیکند.
- نظام بهرهبرداری تعاونی: تعاونیها شامل دو مدل تعاونیهای قدیم و سنتی و همچنین شرکتهای تعاونی تولیدی (جدید) قابل دستهبندی هستند
- نظام بهرهبرداری تجاری: این مدل در قالب شرکتهای کشت و صنعت نمود پیدا کرده و شرکتهای سهامی زراعی را نیز در بر میگیرد.
با توجه به اینکه الگوی غالب در زمینه بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات مکانیزاسیون در کشور از نوع نظام بهرهبرداری سنتی دهقانی است که در آن هر کشاورز برای خود، تراکتور، کمباین و سایر تجهیزات مورد نیاز را تهیه و مورد استفاده قرار میدهد، به طور کلی بهرهوری این نظام خیلی پایین است و چالشهای متعددی را در مدیریت عرضه و تقاضای ماشینها و تجهیزات مکانیزاسیون در کشور ایجاد کرده است. الگوی دوم با وجود مزایای زیاد، به دلیل موانع قانونی و نامساعد بودن بسترهای اجتماعی، سهم کمی در کل بخش کشاورزی کشور دارد. الگوی سوم نیز با وجود اینکه امکان خوبی را برای توسعه کشاورزی مکانیزه فراهم میکند، اما سهم زیادی از بخش کشاورزی ندارد و به راحتی قابل توسعه نیست. لذا در ادامه به بررسی چالشهای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی با تمرکز بر الگوی غالب در کشور در حال حاضر یعنی مدل بهرهبرداری سنتی دهقانی پرداخته شده است.
چالشهای نظام بهرهبرداری از ماشینآلات مکانیزاسیون کشاورزی در ایران
بر اساس پژوهشِ پیشگفتهیِ انجامشده در اندیشکده صنعت ماشینسازیِ پژوهشکده مطالعات فناوری، مهمترین چالشهای توسعه مکانیزاسیون کشاورزی در ایران در حال حاضر که به نحوی با نظام بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات کشاورزی مرتبط و یا بر آن تاثیرگذارند در ادامه آمده است.

زمینهای کوچکمقیاس از نظر اقتصادی برای انجام کشاورزی مکانیزه از توجیه کافی برخوردار نیستند چرا که سرمایهگذاری کشاورزان برای خرید ماشینهای کشاورزی در زمان مناسب امکان بازگشت ندارد و از ظرفیت ماشینها و تجهیزات به صورت بهینه استفاده نمیشود. طبق آمارهای موجود بیش از ۵۲ درصد از زمینهای زراعی کشور زیر دو هکتار بوده و بنا بر پیشبینیهای صورت گرفته، طی ۱۰ سال آتی این رقم به بیش از ۹۰ درصد خواهد رسید. برای جلوگیری از استمرار روند گذشته لازم است اصلاح برخی قوانین و مقررات آسیبزا در دستور کار قرار گیرد. برای نمونه طبق قانون ارث، به موروثین اجازه داده میشود تا زمینها را تا ۲۰۰۰ متر مربع، خرد کنند. این موضوع در آیندهی نزدیک زمینهای زراعی را با بحران جدیتر خرده مالکیتی روبرو خواهد کرد. با چنین چالش بزرگی در قوانین کشور، چگونه میتوان به موضوع یکپارچهسازی اراضی توسعه کشاورزی مکانیزه پرداخت. سیاستهای یکپارچهسازی نیز موفقیتآمیز نبوده است و طبق بررسیها، با فرض جلوگیری از خرد شدن اراضی، حداقل چهل سال زمان برای یکپارچهسازی مجدد اراضی نیاز است. در این بین نمیتوان توسعه فناوری را منتظر یکپارچهسازی اراضی نگاه داشت و دستیابی به یک الگوی توجیهپذیر و قابل پیادهسازی ضروری است.
بنا بر سرشماری سال ۹۳ مرکز آمار ایران، ۵۲ درصد از کشاورزان کشور در دسته افراد کمسواد و یا بیسواد قرار داشتهاند و آمارهای غیررسمی این میزان را تا ۷۰ درصد اعلام نمودهاند. در سوی دیگر، عدم انطباق ماشینهای موجود با شرایط زمینهای کشاورزی (کوچکمقیاس بودن زمینها) مانع از پیادهسازی درست مکانیزاسیون کشاورزی در اراضی زیر کشت در کشور میشود. چنین چالشهای مانع از توسعه کشاورزی مکانیزه در کشور میگردد و لازم است در صدد یافتن راهکارهای عملیاتی و قابل اجرا باشیم.
به ازای هر ده سال فاصله سرشماری، کشاورزان به طور متوسط 16 سال پیرتر میشوند؛ این یعنی جوانان به تدریج از اشتغال در حوزه کشاورزی صرف نظر میکنند و بازنشستههای صنایع شهری و خدمات شهری با بازگشتن به روستا در کنار کشاورزان سنتی روستایی به کشاورزی میپردازد که این گروه با توجه به ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی در بسیاری از موارد از پذیرش فناوریها و روشهای نوین کشاورز استقبال نمیکنند.
ارتقای ضریب مکانیزاسیون، یک هدفگذاری اشتباه از نظر شاخصهای توسعه مکانیزاسیون در کشور بوده است، چرا که افزایش این ضریب، لزوماً به معنی رشد شاخصهای تولید و بهرهوری در کشاورزی نیست. دولتهای مختلف نیز برای اینکه به هدفگذاری برنامههای توسعه کشور در این شاخص نادرست برسند به عرضه عمومی و بیقیدوشرط ماشینهای کشاورزی پرداختند و به دنبال سازوکارهای جایگزین و بهینه بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات کشاورزی همچون توسعه مدلهای ارائه خدمات کشاورزی نبودهاند. همین شاخصگذاری ناکارآمد، به ایجاد تقاضای کاذب در جامعه کشاورزی دامن زده و صفهای چندین ماهه بین کشاورزان برای دریافت تراکتور دولتی برای فروش در بازار آزاد و استفاده از تفاوت قیمت کارخانه و بازار و یا استفاده از سهمیه سوخت آن را در پی داشته است.
حتی اگر یک کشاورز ۲۰۰ هکتار زمین کشاورزی داشته باشد، همچنان توجیه اقتصادی برای اینکه آن کشاورز یک کمباین اختصاصی برای خود داشته باشد وجود ندارد. چرا که در زمان برداشت محصول، کار ۲۰۰ هکتار زمین در حدود ۱۰ روز توسط یک کمباین انجام خواهد شد و در بقیه سال، این ماشین بلااستفاده خواهد ماند و همین امر بهرهوری استفاده از ماشینهای کشاورزی را به شدت پایین میآورد. ذکر این آمار نیز جالب است که با حدود ۳.۷۰۰ کمباین، حدود ۴۵ درصد غله کشور برداشت میشود و به عبارت دیگر با ایجاد یک شبکه یکپارچه از ارائهدهندگان خدمت کمباین، حدود نیمی از غلات کشور تنها توسط ۱۷ درصد از کمباینهای موجود در کشور برداشت میگردد. این آمار نشانگر آن است که برخلاف ادعای برخی دستگاهها از جمله وزارت جهاد کشاورزی، در واقع کمبود جدی در این اقلام وجود ندارد بلکه مشکل ناکارآمدی توزیع و عدم دسترسی به خدمات مناسب مکانیزاسیون در کشور است که در صورت ساماندهی درست، خدمترسانی به همه متقاضیان این خدمات امکانپذیر خواهد بود.
در حال حاضر به دلایل مختلف بهرهوری ماشینها و تجهیزات کشاورزی موجود در کشور پایین است. اولاً به دلیل توان مالی پایین کشاورزان، تقاضا و بازار مناسب برای تولید ماشینهای پیشرفته و با بهرهوری بالاتر وجود ندارد و سازندگان ماشینآلات به ویژه تراکتور و کمباین به فناوریهای گذشته بسنده کردهاند. ثانیاً کشاورزان سنتی توان دریافت آموزشهای لازم برای نگهداری و بهرهگیری بهینه از ماشینآلات را ندارند. همچنین برنامههای نوسازی ماشینآلات قدیمی -که از طریق مصرف سوخت بالا و ضایعات زیاد محصولات کشاورزی به اقتصاد کشور ضربه میزنند- به دلیل توان مالی کم جامعه کشاورزی، از موفقیت مورد انتظار برخوردار نبودهاند.
پیشنهادهای سیاستی برای اصلاح و بهبود نظام بهرهبرداری ماشینهای کشاورزی در ایران
در پایان، لازم است با جمعبندی مباحث طرحشده در سیاستنامه حاضر، پیشنهادهای سیاستی مشخصی برای گذار کشور از شرایط فعلی در زمینه بهرهبرداری از ماشینهای کشاورزی به وضعیت مطلوب در نظام بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات مکانیزاسیون کشاورزی ارایه شود.
همانطور که بیان شد افزایش کارایی نظام بهرهبرداری مکانیزاسیون و ارایه خدمات به موقع به کشاورزان برای انجام عملیات کشاورزی حتی در مزارع کوچک، مستلزم به اشتراکگذاری خدمات ماشینهای کشور موجود در کشور از طریق ترتیبات نهادی نوآورانه است.
برای اصلاح نظام بهرهبرداری مکانیزاسیون کشاورزی کشور، در لایه سیاستگذاری (مجلس و هیئت دولت) و مدیریت کلان بخش کشاورزی (وزارتخانهها و دستگاههای اجرایی ذیربط) لازم است موارد ذیل در تدوین و اصلاح قوانین، اصلاح آییننامههای اجرایی و دستورالعملهای حمایتی و طراحی و پیادهسازی برنامههای توسعه کشاورزی مکانیزه و مکانیزاسیون کشاورزی مدنظر قرار گیرد:
- تدوین و تصویب قانونی برای حمایت از شکلگیری و فعالیت شرکتهای ارائه خدمات مکانیزاسیون کشاورزی یک اقدام مفید و تسهیلکننده در راستای توسعه کشاورزی مکانیزه و با بهرهوری بالا خواهد بود. در حال حاضر نه تنها مشوقی برای فعالیت این شرکتها وجود ندارد بلکه مشوقهایی مثل معافیت از مالیات که برای کشاورزان وجود دارد در مورد شرکتهای خدمات کشاورزی در نظر گرفته نشده است و بستر قانونی مناسبی برای شکلگیری و فعالیت این شرکتها فراهم نیست. در قالب این قانون باید سیاستهایی تشویقی شفافی برای تحریک سرمایهگذاری بخش خصوصی به منظور ایجاد شرکتها و مراکز ارایه خدمات مکانیزاسیون کشاورزی مورد نیاز است. البته این حمایت باید تحت یک چارچوب نظارتی مناسب انجام شود که اولاً هرگونه حمایتی باید وابسته به میزان عملکرد واقعی این شرکتها در ارایه خدمات باکیفیت مناسب و با ماشینآلات بهروز به کشاورزان باشد. ثانیاً مشوقهایی برای استفاده از تجهیزات و ماشینآلات با فناوری پیشرفته که هدررفت پایین محصولات و کشاورزی حفاظتی را تضمین میکند، پیشبینی شود.
- تعرفههای بهرهبرداری از خدمات سفارشی مکانیزاسیون باید منصفانه و در عین حال رقابتی باشد و قبل از فصل زراعی تعیین و اعلام شود. ارایه دهندگان خدمات باید الزامات فنی و دستورالعملهای استاندارد مربوط به شرایط زراعت محلی را بدانند و رعایت کنند. یکی از سازوکارهای تسهیلکننده برای اصلاح نظام بهرهبرداری ماشینهای کشاورزی در کشور، ارایه یارانههای هزینه دریافت خدمت از شرکتهای مکانیزاسیون به کشاورزان به ویژه خردهمالکها بر اساس رتبه کیفی این شرکتهاست.
- در صورتی که شرکتهای ارایهدهنده خدمات مکانیزاسیون توسط گروههای محلی کشاورزان به صورت تعاونی ایجاد شوند مشوقهای بهتری برای تسهیل خرید ماشینآلات و تجهیزات توسط آنها ارایه شود. به این ترتیب کشاورزان کوچک نیز وارد دایره ذینفعان کمکهای مالی دولت میشوند بدون اینکه راهکار ناکارآمد اجرا شده در گذشته یعنی؛ «هر کشاورز، یک تراکتور (ماشین)» در پیش گرفته شود.
- طراحی و پیادهسازی برنامهای برای جمعآوری، ثبت و انتشار دادهها و اطلاعات مرتبط با ارایه و بهرهبرداری سفارشی از خدمات کشاورزی لازم است. معرفی ماشینها و ادوات قابل استفاده توسط کشاورزان برای ارتقای بهرهوری تولید و استفاده از فناوریهای نوین در قالب جلسات آموزشی برای کشاورزان و همچنین برای پرسنل درگیر در عملیات کشاورزی باید بخشی از برنامه اصلاح نظام بهرهبرداری از ماشینها و تجهیزات کشاورزی باشد.
- ایجاد زیرساختهایی برای ارائه خدمات تعمیر و نگهداری ماشینآلات و تجهیزات کشاورزی چه به عنوان بخشی از مراکز و شرکتهای ارایه دهنده خدمات مکانیزاسیون کشاورزی و چه به صورت شرکتهای مستقل مورد حمایت قرار گیرد.
نهایتاً میتوان گفت که توسعه «سازوکارهای به اشتراکگذاری» و مدلهای اجاره همتا به همتا، مدلهای آینده بهکارگیری و بهرهبرداری از مکانیزاسیون کشاورزی هستند. بازار ماشینآلات کشاورزی نیز باید با این الگوها سازگار شده و از آنها برای نوسازی فعالیتهای کشاورزی خصوصاً در جوامع کشاورزی همچون ایران که دارای شرایط خاصی همچون قیمت بالای ماشینها و ادوات کشاورزی، قدرت اقتصادی ضعیف جامعه روستایی و کشاورزی، عدم تسلط دانشی بر فناوریها و تجهیزات جدید و کوچکمقیاس بودن زمینهای کشاورزی است استفاده کنند.